آقا کارو

به افتخار سامی اومدیم ایجا، سیاسی، فرهنگی، هنری، ورزشی، اجتماعی، ج*ن*س*ی و اقتصادی

آقا کارو

به افتخار سامی اومدیم ایجا، سیاسی، فرهنگی، هنری، ورزشی، اجتماعی، ج*ن*س*ی و اقتصادی

توضیحات

بچه های عزیز این وبلاگ و جدیدا راه انداختم چون که وبلاگ قبلیم و دیگه دوس ندارم و زیادی شلوغ شده. همینه که هست.

ریدمان

یعنی اگه به شخصه خودم می رفتم تو دفاع و همون مصی گودی می رفت نوک حمله، از این یه مشت بی غیرت بهتر بازی می کردند. یه مشت ایکبیری و ریغو رفتن تو زمین خب همین می شه. حیف من که از سر کار پا شدم اومدم خونه که این بازی رو نگا کنم. بجاش مینشستم با آقا ایمان چرخ صنعت این مملکت رو می گردوندم، یه آبم روش. یعنی همین نیم ساعت پیش عشقم PP مفتضحانه باخت. بله آقاااااااا.

مردنی

دلم گرفته است

دلم گرفته است

به ایوان می روم

و انگشتانم را بر پوست کشیده ی شب می کشم

چراغ های رابطه تاریکند

چراغهای رابطه تاریکند

کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد

کسی مرا به میهمانی گنجشکها نخواهد برد

پرواز را به خاطر بسپار

پرنده مردنی است

اخراجی 4

دل تنگی؟؟؟!!!!

کاش می دونستم که چی می خوام و چی نمی خوام. نمی دونم می خوام یا نمی خوام. خیلی وقته خیلی جرفا رو دلم مونده، ولی نمی گم. نمی گم تا خودش بیاد و بگه جون من بگو، جون من هر چی می خوای بگو. اون وقته که دهنم باز می شه. اون وقته که هر چی می خوام و نمی خوام و می گم. اون وقته که دوباره آروم می شم. هر کی رسید بهم گفت ولش کن، فراموشش کن، آخه قربون شکلتون برم، اگه فراموش کنم چی برام می مونه، یه سال تموم هر چی داشتم و نداشتم و ول کردم، هر چی شد گفتم بیخیال همه چی درست می شه. درخته داره جون می گیره. یه سال!!! تو دو ثانیه تموم شد. گفت جدا گفتم جدا. گفت خداحافظ گفتم بای. چرا خداااا؟؟؟ اگه ولش کنم، خودمو ول کردم. به هیچی اندازه این امید نداشتم، همین بود؟؟؟؟ فردا پس فردا میاد و می گه اشتباه، هاهاها، فقط می خندم. می گه برا همیشه، بازم می خندم. می گه حق با تو بود، می خندم. می گه ببخش، بازم می خندم. می گه هر چی تو بگی، آخ جون مردم از خنده. می گه دوست دارم، وای می سم، می زنم زیر گریه، یه سیگار در میارم، روشن می کنم و فوووووووت. چراااااا؟؟؟؟ از بس که کله شقم، از بس که احمقم، از بس که دوسش دارم، از بس که دوس داشتنیه. امشب کسی خونه نیست. تا فردا صبح فروغ می خونم. سیگار می کشم. دوسش می دارم. دوست دارم.

لیلا

کلا مبحثی به نام دختر، بسیار پیچیدس، چرا که پریود شدنشون کاملا بی موقع و بدون اطلاع قبلیه. مثلا همین لیلا جونمون که مسئول سایت دانشکده برق امیرکبیر. قضیه از این قراره  که یه روز در کمال آرامش و با متانت می رم سر وقتش می گم سلام لیلا جونم، خیلی وقته ندیدمت، اومدم حالی بپرسم، احوالی بپرسم، بوسی، چیزی، بر می گرده می گه شما به چه حقی وارد سایت شدید؟؟؟ شما که دیگه علم و صنعتی هستید دوززار اینجا خرتون نمی ره. یعنی تف و لعنت به این خلقت زن، که یی هو پریود می شن. نه سامی جونم؟؟؟؟؟؟