داشتم با خودم فکر می کردم که زیباترین لحظه زندگی کدومه؟؟!!!
لحظات زیادی تو زندگی همه هست که واقعا زیبا هستن، ولی، می خواستم بدونم قشنگ ترینش کدومه؟؟؟ شاید وقتی می دیدم دختر خالم بچه نینیشو می بوسه واقعا قشنگه، یا شایدم شیر دادن به بچش، آخه سلین خیلی خیلی نازه و کلا اندازه ی یه بطری دو کیلویی نوشابه زمزمه . شایدم نه، وقتی بارون میاد از همه لحظات دنیا قشنگتره، وقتی بارون میاد و می ری سهراب می خونی، اونم خیلی قشنگه. شایدم نه، وقتی می بینی پیرمرد و پیرزن ها رو که تو پارکن تو دسته های چند تایی و با هم می گن و کی خندن و باعث می شه که از پیری نترسی. شاید وقتی می ری سر خاک فروغ کلی کلی قشنگه، وقتی به عشق فروغ سیگار می کشی. شاید وقتی می ری کوه، می ری بالا، اونجایی که یهو که پایین و نیگا می کنی و دلت میاد پایین، اون لحظه هم خیلی قشنگه. شایدم وقتی می بینی که دوست دخترت با دیدن تو می خنده، اونم باز قشنگه. شاید وقتایی که بر می گردم خونه و مامی جونم منو بغل می کنه. شایدم همون وقتا که با سارو می رفتم مغازه و چیچک می خوردم. شاید نوشتن یه متن برای وبلاگت که از ته دلت میاد. شایدم اون خنده های از ته دل.
شاید ...
این همه لحظه ی قشنگ ...
جداً کدومشون از همه قشنگتر بودن؟؟؟!!!!!
سلام اینجا چقدر تغییر کرده به قول خودم خوکشل شده
من سر نزنم تو سر نمزنی؟
سلام. آره یه دستی به سر و روش کشیدم :D
این چه حرفیه، من هر وقت بتونم به وبلاگ همه ی دوستان سر می زنم، ولی بعضی وقتا نمی تونم کامنت بذارم به خاطر سرعت نتم :(
کاری به قشنگ ترینشون ندارم. همین که یه لحظه ی زیبا بوجود آورده خیلی حال میده