شاید هر کی نام کارو رو بشنوه یاد شعراش بیفته، ولی من نه. وقتی اسمشو می شنوم یاد نوشته هاش میفتم. نوشته هایی که نشون می ده یه آدم چقدر می تونه با احساس باشه، چقدر می تونه بفهمه. با هر کی که باهاش در موردش صحبت کردم با من موافق بودن. شما هم پاشید برید نوشته هاشو بخونید و پر از احساس شید :D
پس از مرگ من، از اینکه سنگی را بر جسد من تحمل می کنید، ناراحت نباشید. من، سال ها، روی سنگ خوابیده ام. هیچ مانعی ندارد که سالی چند هم، یک سنگ روی من بخوابد.
اما خواهش می کنم از سنگ گور من خواهش کنید که تابوت مرا ناراحت نکند، چرا که تابوت من، عصاره ی سرگشته ی جلد کتاب های بال و پر شکسته ی من است ... .